حتماً شما هم لغت باگ (Bug) را زياد شنيدهايد.
معمولاً كساني كه در حوزهي نرم افزار فعاليت ميكنند، به خطاهاي كوچكي كه در برنامهها به وجود ميآيند، باگ ميگويند.
طبيعتاً به فرايند پيدا كردن ايرادها و حذف آنها از برنامه هم، ديباگ (Debug) گفته ميشود.
كافي است كمي در فضاي وب فارسي يا انگليسي جستجو كنيد تا با يك داستان هيجان انگيز در اين زمينه روبرو شويد:
اينكه خانمي به نام گريس هاپر كه در نيروي دريايي كار ميكرده است، در سال ۱۹۴۵ در دانشگاه هارواردزماني كه در حال عيب يابي يك ماشين حساب به نام Mark II بودهاند، براي نخستين بار، لغت باگ را به كار برده است (ما او را در زنان موفق دنيا معرفي كردهايم).
منابع داخلي و بين المللي، نخستين كاربرد لغت باگ (به معناي حشره) براي خطاهاي كوچك در سيستم را به اين رويداد نسبت ميدهند.
اما شايد براي شما جالب باشد كه لغت باگ، قبل از اين تاريخ نيز به كار رفته است.
گروه متمم به اين نتيجه رسيده است كه اين لغت حداقل صد سال تاريخچه دارد. البته خوشحال ميشويم اگر منبعي قديميتر از اين هم پيدا كرديد، به ما اطلاع دهيد تا بتوانيم باز هم، عقبتر برويم.
در كتاب Yale Book of Quotations ميتوانيد جملهاي از توماس اديسون را ببينيد كه وي در آن، باگ را به همين معنا به كار برده است. او اين مسئله را در نامهاي خطاب به دوستش تئودور پوسكاس (در سال ۱۸۷۸) نوشته است و به نظر ميرسد كه قبل از اديسون هم، اين تعبير وجود داشته و اديسون صرفاً آن را نقل كرده است:
‘Bugs’ — as such little faults and difficulties are called — show themselves and months of intense watching, study and labor are requisite for…
چنين اشتباهات كوچك و مشكلاتي كه خود را نشان ميدهند و ماهها تلاش و سختي و مطالعه براي پيدا كردن آنها مورد نياز است، باگ ميگويند.
به هر حال، اين ماجرا دوباره به ما همان بحثهاي مطرح شده در استراتژي محتوا را يادآوري ميكند: محتواي وايرال يا ويروسي، الزاماً قرار نيست درست يا مفيد باشد. بلكه جذاب بودن در اين نوع محتوا، مهمتر است.
داستان كشف سوسك در رله، آنقدر زيبا و جذاب هست كه نيازي به چك كردن و مطالعه و پيدا كردن موردهاي قديميتر نباشد.
البته ما، نميخواهيم وجود سوسك را انكار كنيم. بلكه صرفاً هدف ما، پيدا كردن نخستين كاربرد است. بگذريم از اينكه داستان فوق را به سال ۱۹۴۵ ربط ميدهند و ماشينحساب Mark II از سال ۱۹۴۷ مورد استفاده قرار گرفته است!
اما شايد، يك واقعيت مهم، نقل اين داستان نادرست را توسط فعالان حوزهي نرم افزار،را توجيه پذير وقابل درك كند. پيامي كه به سادگي نميتوانند به افرادي خارج از فضاي خود منتقل كنند و حتي بزرگاني مانند اديسون نيز كه خالق محصولات و فضاهاي جديد بودهاند، رنج آن را تحمل كردهاند: